شنبه 30 / 3 / 1391برچسب:, :: 12:10 ::  نويسنده : mgh

 

عزیزم

جنگل سرخ خزان

در پي مرگ جهان

بادها در پيشند

لبها به صدا در آمد

مرگ من نزديک است

خوشحال دمي نيست شوم

نه با زمين اسير و ...

خنداش مهو شودو

لرزشي بر خاکش

دير زمانيست در خاکم

آتشي هست از آن در باکم

چگونه اينچنين تاب آرم

عمريست داز

ريشه هايم قطور در جنگ با ستم کارانم

خسته از ظلم خسته از باد

کي زمانيست که من طوفانم

ويران کنم هر چه درد آرانم

گاهيست به خوابي ژرف مي آرامم

در سکوتي دل انگيز من بيدام

خوشحال از آن همه رويا

به شادي بسوي هم قطارانم

نگاهم به تن سرد و زشت و زمخت

اندوهي بر دل

سنگين شود اين دستانم

به زمين مي کوبم

چي کردي با عزيزانم

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







کاغذ رنگی
خــــــــــــــــــوشــــــــــــــــــــــــ آمـــــــــــــــــــــــــــــــدیـــــــــــــــــــــــــــــــــد
درباره وبلاگ

حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین درختان اسکلتهای بلور آجین زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه غبار آلوده مهر و ماه زمستان است
خداروشکر
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کاغذ رنگی و آدرس mgh1997.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان