تو اگر میدانستی
که چه زخمی دارد
که چه دردی دارد
خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمی پرسیدی
آه ای مـــــــــــرد چرا تنـــــــــــــــــهایی .....
تو اگر میدانستی
که چه زخمی دارد
که چه دردی دارد
خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمی پرسیدی
آه ای مـــــــــــرد چرا تنـــــــــــــــــهایی .....
شمع اگر پروانه را سوزاند خود خيري نديد
آه عاشق زود گيرد دامن معشوق را
اين هم از يک عمر مستى كردنم.سالها شبنم پرستى كردنم.اى دلم زهر جدايی رابخور.
چوب عمری باوفایی رابخور.
ای دلم دیدی که ماتت کردورفت،خنده ای بر خاطراتت كرد و رفت،من كه گفتم اين بهار افسردنيست،من كه گفتم اين پرستو رفتنيست
آه عجب كاری بدستم داد دل.
هم شكست و هم شكستم داد دل
برهنه ات میکنند تا بهتر شکسته شوی نترس گردوی کوچک انچه سیاه میشود روی تو نیست دستان انهاست
حالش خیلی عجیب بود جنایت کاری که یک آدم را کشته بود، در حال فرار و آوارگی دستانم گرمي دستانت را مي خواهد پس دستانم را به تو ميدهم
قلبم تپش قلبت را مي خواهد پس قلبم را به تو ميدهم
چشمانم نگاه زيبايت را مي خواهد پس نگاهم از آن توست
عشقم تمامي لحظات تو را مي خواهند وبراي با تو بودن دلتنگي ميکنند
دل من همانند آسمان ابري از دوري تو ابري است
درخشش چشمانم همانند خورشيد درخشان انتظار چشمانت را مي کشند
پس بدان اگر پروانه سوختن شمع را فراموش کند من هرگزفراموشت نخواهم کرد.
عاشـــــــقـــــــــانـــــــه دوســــــتت خواهــــــــــم داشـــــــــــت
کاغذ رنگی خــــــــــــــــــوشــــــــــــــــــــــــ آمـــــــــــــــــــــــــــــــدیـــــــــــــــــــــــــــــــــد ![]() پیوندهای روزانه پيوندها
![]() |
|||||
![]() |