برخیز و مخور غم جهان گذران
بنشین و دمی به شادمانی گذران
در طبع جهان اگر وفایی بودی
نوبت به تو خود نیامدی از دگران حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود . افسوس که به جای افکارش . زخم های تنش را نشانمان دادند . وبزرگترین دردش را بی آبی نامیدند افسوس...
معلم پای تخته داد می زد ولی آخر کلاسی ها یک با یک برابر هست از میان جمع شاگردان یکی برخاست معلم یک با یک برابر بود و او با پوزخندی گفت یک اگر با یک برابر بود پس که پشتش زیر بار فقر خم می شد ؟ یک اگر با یک برابر بود پس چه کس آزادگان را در قفس می کرد ؟ معلم ناله آسا گفت
کاغذ رنگی خــــــــــــــــــوشــــــــــــــــــــــــ آمـــــــــــــــــــــــــــــــدیـــــــــــــــــــــــــــــــــد ![]() پیوندهای روزانه پيوندها
![]() |
|||||
![]() |